روزنامه رسالت در مقاله ای با نام " براندازان را براندازید" در شماره امروز می نویسد : حوادث تاريخى به ما مىآموزد که در برابر فتنه و فتنهگرى و فتنهانگيزى دشمنان در مرحله اول بايد با بصيرت و تيزبينى، دشمن حيلههاى آن را بشناسيم و در مرحله دوم ريشههاى فتنه را شناخته و تا محو کامل آن بکوشيم و آتش فتنه و فتنهگرى را کاملا خاموش… ما در انقلاب اسلامى خودمان شاهد بوديم که با بعضى از فتنهها برخورد جدى شد و آتش آن براى هميشه خاموش گشت… مانند فتنهگروه فرقان و خلق مسلمان و مهدى هاشمى و غيره که انقلاب از شر آنان راحت شد، اما فتنه منافقين خلق چون کاملا ريشهکن نشد متاسفانه ادامه يافت. هنگامى که لاجوردى با الهام گرفتن از امام امت تصميم گرفته بود (مالک وار) فتنه منافقين را براى هميشه ريشهکن نمايد و براى هميشه شر آنان را از سر انقلاب کوتاه کند عدهاى ناآگاه از روى دلسوزى وترحم بى جا و… مانع حرکت و مالک وار او شدند و او را از ادامه حرکت و ريشهکن نمودن فتنه منافقين بازداشتند و سرکوب منافقين را در نيمه راه رها نمودند و اين موضوع سبب شد که فتنه منافقين خلق تا به امروز باقى بماند و در طول سى سال ضرباتى را بر پيکر انقلاب اسلامى و مردم عراق وارد سازند… اما بايد توجه کنيم که رها کردن فتنه و فتنهگران تبديل به آتش زير خاکستر مىگردد… لذا عقل و شرع و تجربه به ما مىآموزد که فتنه و فتنهگرى بايد ريشهکن شود… شکى نيست که مسامحه و سستى و عدم برخورد قاطع با فتنهگرى موجب حسرت و پشيمانى آينده خواهد شد و چنانچه از اين جهت ضرر و زيانهاى جبران ناپذيرى متوجه نظام و انقلاب اسلامى گردد آيند گان ما را نخواهند بخشيد.
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر